شعر محرم
در خیابان، امروز /طبل و پرچم دیدم /بر لب آدم ها خنده را کم دیدم /روی اسبی دیدم /بچه ای کوچولو /مادر من می گفت /آب می خواهد او /توی هیئت، بابا /ژاکت مشکی داشت /در کنارش مردی/ یک علم را برداشت /مادر من می گفت /روز کوچ گل هاست /این عزاداری ها یادی از عاشوراست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی